چرایی رکود و عقبماندگی صنعت سنگ ایران در مقایسه با رقبا
ایران یکی از غنیترین کشورهای جهان از نظر تنوع و حجم ذخایر سنگهای تزئینی است. براساس برآوردها، ایران با بیش از ۵ میلیارد تن ذخیره قطعی و حدود ۲ هزار معدن فعال، از بزرگترین دارندگان ذخایر سنگ جهان محسوب میشود.
وجود فراوانی معادن، مصرف بالای داخلی و سابقه چند دههای فرآوری سنگ، انتظار ایجاد یک صنعت قدرتمند و صادراتمحور را ایجاد میکند. اما واقعیت این است که صنعت سنگ ایران طی دهههای اخیر در مسیر توسعه پایدار قرار نگرفته و از رقبای جدی خود همچون ترکیه، هند، چین و ایتالیا عقب مانده است.این مقاله به بررسی علل این عقبماندگی میپردازد.
علل رکود و عقبماندگی صنعت سنگ ایران
۱. ماهیت سنتی صنعت و جذاب نبودن اشتغال در آن
تا سالها، فعالیت در معادن سنگ و واحدهای سنگبری کاری سخت، پرخطر و طاقتفرسا محسوب میشد.
ورود نیروی متخصص و تحصیلکرده به این صنعت محدود بود و بیشتر فعالیتها بر پایه تجربه سنتی انجام میگرفت. این موضوع باعث شد:
• نسل جدید کمتر به این صنعت وارد شود.
• نوآوری و تحقیقوتوسعه تقریباً شکل نگیرد.
• مدیریت معادن و کارخانهها بر مبنای تجربه عملی و نه دانش روز انجام شود.
نتیجه این روند، عدم تحول ساختاری در زمان مناسب و عقبافتادن از سرعت رشد جهانی بود.
۲. نبود پیوند با بازارهای جهانی و بسنده کردن به بازار داخلی
مصرف سرانه سنگ در ایران یکی از بالاترینها در جهان است؛ علت آن:
• وفور معادن
• تعداد زیاد واحدهای فرآوری
• تقاضای بالای ساختوساز داخلی
این فراوانی باعث شد تولیدکنندگان برای سالها نیازی به صادرات احساس نکنند و فروش داخل را کافی بدانند. در نتیجه:
• صنعت سنگ از رقابت جهانی دور ماند.
• استانداردها و کیفیت محصولات ارتقا نیافت.
• برند ملی و بینالمللی شکل نگرفت.
• قیمتگذاری غیراستاندارد و غیررقابتی شد.
این وابستگی به بازار داخلی در زمان رکود ساختوساز به بحران تبدیل شد.
۳. فاصله جدی از فناوریهای نوین استخراج و فرآوری
رقبای ایران طی دو دهه اخیر با سرعت بالایی سرمایهگذاری کردهاند:
• ماشینآلات مدرن استخراج
• ارههای چندسیمی و سیستمهای اتوماسیون
• فناوریهای پیشرفته رزین، ساب و بستهبندی
• خطوط کنترل کیفیت و برش هوشمند
در مقابل، بسیاری از واحدهای سنگبری ایران هنوز با ماشینآلات قدیمی و فرسوده کار میکنند. پیامدها:
• کیفیت پایین سطح سنگ
• تنوع کم محصولات
• اتلاف بالا و پرت زیاد
• هزینه تمامشده غیررقابتی
• ناتوانی ورود به بازارهای لوکس جهانی
۴. ورود مصالح رقیب و کاهش سهم بازار داخلی
در سالهای اخیر، مصالح جایگزین سهم قابل توجهی از بازار داخلی گرفتهاند:
• سرامیک و کاشی
• آجرهای نسل جدید
• اسلبهای پرسلانی
• کامپوزیتها و سنگهای مهندسی
این مصالح با ویژگیهایی مانند قیمت پایینتر، نصب آسانتر و تنوع بیشتر، بخشی از سهم بازار سنگ طبیعی را تصاحب کردند و تولیدکنندگان سنگ با کاهش جدی تقاضای داخلی مواجه شدند.
۵. عرضه بیش از اندازه و سرمایهگذاری بدون برنامه
سودآوری بالای این صنعت در گذشته باعث شد:
• تعداد زیادی کارخانه سنگبری بدون نیازسنجی و تحلیل بازار تأسیس شود.
• ظرفیت تولید چند برابر تقاضا شود.
• رقابت ناسالم قیمتی بین تولیدکنندگان شکل گیرد.
نتیجه این روند:
• کاهش کیفیت برای کاهش قیمت تمامشده
• عدم توانایی واحدها برای نوسازی تجهیزات
• فرسودگی شدید ماشینآلات
• کاهش قدرت صادرات بهدلیل بیکیفیتی محصولات
۶. کیفیت پایین بخش قابل توجهی از تولیدات
بهدلیل مشکلات ساختاری و محدودیت فناوری:
• بسیاری از سنگهای فرآوریشده کیفیت رقابتی ندارند.
• استانداردهای جهانی در بستهبندی رعایت نمیشود.
• محصولات تنوع و یکنواختی لازم برای صادرات را ندارند.
بنابراین حتی زمانی که تولید زیاد شد، توان رقابت در بازارهای جهانی شکل نگرفت.
۷. تحریمها و محدودیتهای تجاری
یکی از عوامل کلیدی رکود صنعت سنگ در سالهای اخیر:
• دشواری انتقال پول
• نبود روابط بانکی
• محدودیت در حضور در نمایشگاههای بینالمللی
• افزایش هزینه حمل و نقل
• تحریم تجهیزات و مواد اولیه خاص فرآوری
این موضوع باعث شد رقبایی مانند ترکیه سهم ایران را در بازار جهانی جذب کنند.
۸. ضعف در برندینگ، بازاریابی و دیپلماسی تجاری
درحالی که ترکیه و ایتالیا با تبلیغات، حضور در نمایشگاهها و ایجاد شبکههای تجاری جهانی برندهای معتبر ساختهاند، ایران:
• برند جهانی معتبر ندارد
• بستهبندی و ارائه محصول ضعیف است
• ارتباطات بینالمللی محدود است
• بازارهای هدف شناسایی و حفظ نمیشوند
نبود نگاه حرفهای به بازاریابی بینالمللی، فرصتهای صادراتی را از بین برده است.
۹. چالشهای ساختاری و قانونی
• هزینه بالای حملونقل داخلی
• ضعف زیرساختها در بنادر و ریل
• قوانین متغیر صادرات
• عدم حمایت هدفمند دولتی
• مالیات و عوارض غیرمنطقی استخراج
این عوامل بهرهوری صنعت را کاهش داده است.
در حالی که ایران با ذخایر عظیم و مواد اولیه باکیفیت، استعداد تبدیلشدن به یکی از قطبهای جهانی صنعت سنگ را دارد، مجموعهای از عوامل شامل سنتی بودن مدیریت، دوری از دانش روز، محدودیت ارتباطات جهانی، نبود رقابت صادراتی، کیفیت پایین تولید، ورود مصالح جایگزین و مشکلات ساختاری اقتصادی، باعث عقبافتادگی این صنعت شده است.
برای احیای صنعت سنگ ایران، باید:
• نوسازی فناوری به صورت هدفمند انجام شود.
• نیروی متخصص وارد صنعت گردد.
• کیفیت و استانداردسازی جدی گرفته شود.
• برندینگ و بازاریابی حرفهای جایگزین فروش سنتی شود.
• ارتباط با بازارهای جهانی تقویت گردد.
تهیه شده توسط فرشید کندری